دومین لامبورگینی میورا دربار شاه ایران از نوع SV به شماره شاسی ۴۸۷۰ و شماره موتور ۳۰۶۶۲ (۶۳۵امین میورا تولیدی) در دوم جولای ۱۹۷۱ از طریق شهر رم به دست شاه رسید و توسط یک هواپیما C130 به ایران وارد شده، در کاخ نیاوران سکونت گزید.
دومین لامبورگینی میورا دربار شاه ایران از نوع SV به شماره شاسی ۴۸۷۰ و شماره موتور ۳۰۶۶۲ (۶۳۵امین میورا تولیدی) در دوم جولای ۱۹۷۱ از طریق شهر رم به دست شاه رسید و توسط یک هواپیما C130 به ایران وارد شده، در کاخ نیاوران سکونت گزید.
بنابر تستهای انجام شده، قدرت این میورا به جای ۳۸۵ اسب بخار (همانند سایر میوراها) حدود ۴۵۰ اسب بخار بوده است. پس از فرار شاه مخلوع از ایران، این سوگولی در اختیار یکی از اقوام نزدیک او قرار گرفت و پس از مدتی در وضع نامناسبی رها شد.
میورا سرمهایرنگ آخرین بار توسط عامل مجاز آن روزهای جگوار در ایران سرویس شد. بنا بر شنیدههای موثق، ابتدا فردی ایرانی نسبت به خریداری این خودرو خاص ابراز علاقه میکند، اما میورا به طور ناگهانی غیب میشود و بعدها مشخص میشود که به یک آلمانی فروخته شده، از کشور خارج شده است.
اما چگونه در دهه ۹۰ میلادی نهایتا این خودرو به دست Joe Sackey در آمریکا میرسد و امروزه در بحرین سکنی گزیده است؟ تصاویر متعددی از این خودرو وجود دارد که در آنها پلاکی مشابه پلاکهای ترانزیت ایرانی آن روزها روی خودرو نصب شده است.
بعدها با پیگیری از فردی غیرایرانی که در خروج و فروش این خودرو از کشور نقش داشته است، این نکته عملا تایید شد که خودرو با استفاده از این پلاک و به طور موقت از کشور خارج شده است و بنابر قوانین موجود برای پلاکهای ترانزیت کشورمان (همانند سایر نقاط جهان)، خودرو باید نهایتا به کشور باز میگشته است. اما به جای بازگشت میورا به کشورمان، متاسفانه شاهد فروش آن در حراجیهای معتبر و واریز شدن پول هنگفت آن به حساب بانکی مالکان خارجی جدید آن هستیم.
بنا بر گفتههای ضد و نقیض، ۳دستگاه از این خودرو خاص (که به عنوان خودرو رالی در دهه۷۰ برای لانچیا مقام قهرمانی را به ارمغان آورد) وارد کشورمان شده است. یک دستگاه قرمز، یک دستگاه آبی و یک نمونه سفید رنگ که هنوز گمان میرود ۲نمونه آخر در کشورمان باشند.
اما آنچه مسلم است (به دلیل وجود عکسی واضح از خود خودرو) یکی از ۳ استراتوسی که به ایران وارد شده بودند، از کشور خارج شده است. داستان از این قرار است که فردی فرانسوی که همسری ایرانی دارد، از طریق بستگان همسر خود که ساکن ایران هستند، متوجه میشود که تعدادی از خودروهای مصادرهای و خاص با قیمتی مناسب در ایران قابل خریداری هستند.
به همین دلیل به ایران سفر میکند و این استراتوس را خریداری میکند. برای خروج خودرو از کشور، وی با اخذ پلاک و مجوز ترانزیت استراتوس را سوار بر یک خودروبر به مرز ترکیه میرساند؛
اما از بخت بد در میانه راه استراتوس از روی خودروبر به پایین میافتد و شدیدا آسیب میبیند! با این حال این خودرو نهایتا از طریق مرز ترکیه به اروپا برده میشود و به دلیل مشکلات قانونی در کشور فرانسه، نهایتا در سوئیس پلاکگذاری شده، پس از مدتی با قیمتی گزاف به فروش میرسد. پس از آن نیز وی تعدادی فراری و لامبورگینی را به طریقی مشابه از کشور خارج میکند (یک لامبورگینی جاراما مشکیرنگ، ۲دستگاه فراری برلینتا باکسر) که متاسفانه فعلا تصویری از آنها در دست نیست.
راه چاره؟
متاسفانه مراجع مربوطه در مورد خروج و بازگشت چنین خودروهای باارزشی از کشورمان هیچ اقدام خاصی انجام ندادند و تا میانه دهه ۷۰ و تشکیل کمیته کلاسیک در فدراسیون اتومبیلرانی کشورمان بسیاری از خودروها با همین ترفند در خارج از کشورمان به فروش رسیدند. با آنکه مالک اول بسیاری از این خودروها درباریان طاغوت و افراد نزدیک به آن جماعت بودهاند، اما قطعا اموال مصادره شده آنها بهتر بود در کشورمان میماند تا حداقل بخشی از زیانهایی که پیش از انقلاب اسلامی کشورمان از جانب خوشگذرانیهای عدهای متحمل شد، جبران میشد.
خوشبختانه پس از تشکیل کمیته کلاسیک و انجام اقداماتی پیشگیرانه، کمکم نرخ خروج چنین خودروهایی به سمت صفر میل کرد. قطعا اگر چنین خودروهای باارزشی در کشورمان باقی میماندند، امروزه به جای آنکه در نمایشگاههای پرمخاطب شاهد خودروهای روزمره و با تیراژ بالا -که چندان ارزش کلکسیونی بالایی ندارند- باشیم، تعداد بیشتری از خودروهای خاص و ارزشمند را مشاهده میکردیم.
برگرفته شده از سایت سایپا سرچ